حامی خواننده در گفت و گو با خبرنگار موسیقی سینما پرس، گفت: آلبوم آخرم «یک لحظه عاشق شو» را که پنج سال است برای آن زمان گذاشتم، منتشر می کنم و برای همیشه از ایران می روم.

وی افزود: به دلیل پاک نبودن موسیقی و کثیف و کثیف تر شدن آن در ایران دیگر رغبت نمی کنم کار کنم، میل من به سفر کردن و کوچ کردن از ایران است، باید به جایی بروم که دیگر با دنیای کثیف موسیقی و اهالی آن برخورد نکنم. البته و مسلما آدم هایی که پاک باشند در موسیقی ایران کم نیستند و یقین داشته باشید کسی که پاک است و راهش از راه هنر آلوده به نفرین ایران جداست در این محیط آلوده به پول و سیاست و مافیاگری دوام نمی آورد.

این خواننده تصریح کرد: انسان نماهای صاحب مافیای موسیقی، خوانندگان پای ثابت سریال ها هستند و اعمال نفوذشان باعث شده است مردم فقط تعداد خاصی از خوانندگان که مورد حمایت هستند و فقط و فقط تریبون معرفی آثار در رسانه در دست آنهاست را بشناسند، درحالی که خوانندگان خوب و لایق ما فقط این پنج نفری نیستند که تنها براساس اعمال نفوذ و روابط سیاسی بر سر کار هستند، شاید تک تک آنها هم در روابط اجتماعی به ظاهر فرشتگانی آسمانی بیایند، اما وقتی پای پول در میان است می بینیم که دیگر هیچ چیزی به چشم نمی آید و ارزش ها جای خود را به مفاهیم دیگری می دهند و برسر به دست آوردن سهم بیشتری از این پول کثیف و برای سرپوش گذاشتن به فقر فکری خود، دست به هر کاری اگرچه ناشایست می زنند.

وی ادامه داد: یک مسابقه کمدی از یکی از شبکه های تلویزیونی پخش می شود که در مورد تیتراژهای تلویزیونی است، در این برنامه می بینیم پنج خواننده که هر کدام بیش از 15 تیتراژ تلویزیونی را خوانده اند دوباره و دوباره مورد حمایت مجری باسواد این شبکه هستند! پول و تبلیغات تلویزیونی و تریبون و همه و همه به کنار، اما مردم از خود دلیل این تکرار را نمی پرسند، اینکه چرا دائما نام یک تعداد اندکی در حال تکرار شدن است؟! اما مسلما اگر مردم ایران باهوش و ریزبین باشند که هستند می توانند دلیل این بی عدالتی را به خوبی متوجه شوند. من برای خودم به خاطر حضور و تلاش پانزده ساله ام به امید خدمت به فرهنگ ایران متاسفم، متاسفم از صدای عدالتی که فقط در شعارها شنیده می شود و جز این هیچ اثری از آن دیده نمی شود.

حامی عنوان کرد: این تصور وجود داشت که با عوض شدن دولت، خوانندگانی هم که جزو کابینه دولت بوده اند و فیلم های تبلیغاتی دوره قبل را خوانده بودند هم عوض بشوند، ولی سرجهازی مافیای موسیقی در تمامی دولت ها تعدادی خواننده هستند که در این هشت سال اخیر نسبت به هشت سال گذشته عوض شده اند، از x و y رسیدند به z و w و این روند ادامه دارد چرا که این حمایت فقط از جانب کابینه های مختلف در دولت های مختلف نبوده است بلکه آب از چشمه گل آلود است. امیدوار بودم بعد از تعویض دولت حداقل در موسیقی به شایسته سالاری برسیم اما اینگونه نیست، موسیقی من با دلایلی که توضیح دادم و پاره ای اتفاقات عجیب قضایی، به پایان رسیده،  ولی دلم به حال کسانی می سوزد که هنوز امید دارند و می خواهند وارد عالم موسیقی شوند، اما باید بدانند که برای پیشرفت و موفقیت در هنر ایران مخصوصا موسیقی و سینما هیچ نیازی به استعداد و توانایی در هنر نیست، بلکه تنها به این نیاز دارد که از کودکی برای دلالی و واسطه گری و لابی بازی محض تربیت شده باشی و نه برای هنر، چنانکه بی‌سوادها و نابکارها حاکمان همیشگی دهه اخیر موسیقی و سینمای ایران بوده اند، آلوده تر از موسیقی ایران، خود موسیقی ایران است.

خواننده آلبوم «بوی خوب گندم» خاطرنشان کرد: به قول پرویز وکیلی «بگذاریم زمانه به قضاوت بنشیند». من می روم و در ایران کار نمی کنم، این آلبوم آخر من که پنج سال برای آن زمان گذاشتم را منتشر می کنم و می روم، نه برای فعالیت در موسیقی بلکه برای فرار از محیط موسیقی ایرانی و از سر گرفتن یک زندگی پاک و بدون حضور آلودگی هایی از جنس هنر ایرانی.

وی در خصوص پرونده قضایی خود، یادآور شد: راجع به پرونده ی قضایی که در گفت و گوهای قبلی هم به آن اشاره کرده بودم باید بگویم که به مدد و یاری دستهای توانای مسئولین قضایی، مخصوصاً بازپرس مربوط به پرونده ی کلاهبرداری بیست میلیاردی و همچنین به کمک یک سری اتفاقات زنجیره ای عجیب که عملا برای دستگاه قضایی ایران زیاد هم عجیب نیست و با اینکه انجام این جرم توسط متهمین این پرونده مسجل و ثابت شده است، بعد از گذشت یک سال این پرونده هنوز در مرحله تحقیقات کنج یکی از شعب دادسرا خاک می خورد. به راستی آیا این عدالت است که یک کلاهبرداری با برنامه ریزی قبلی و به این گستردگی اتفاق بیفتند و مجرمین آزادانه به خرید و فروش اتومبیل های میلیاردی و ساخت برج های آنچنانی و گردش و تفریح مشغول باشند؟! تجربه و برخورد با این بی قانونی و بی عدالتی برای من خیلی جالب است. من به امید قدرت و عدالت دستی هستم که از دست های من و شما قدرتمند تر و بزرگ تر است.

گفتنی است؛ حامی خواننده ی پاپ و کلاسیک  فعالیت خود را بصورت رسمی از سال 1376 با خواندن تیتراژ یک تله فیلم با نام فالگیر آغاز کرد و در طی 15 سال فعالیت هنری خود در عرصه ی موسیقی متفکرانه، خود را به عنوان یکی از بهترین خوانندگان تاریخ موسیقی کشور و نیز مولف و پیشرو در سبک اختصاصی خود (پاپ/کلاسیک)، معرفی کرد. در طی این سالها او با تمامی ستاره های آهنگسازی و شعر در موسیقی پاپ و نیز کلاسیک کشور همکاری مشترک داشته  که از برجسته ترین آنها می توان از بابک بیات، ناصر چشم آذر، مجید انتظامی، دکتر شاهین فرهت، امیر بکان، اردلان سرفراز، پرویز مقصدی، افشن یدالهی، بابک صحرایی، یغما گلرویی، ساعد باقری، اهورا ایمان، سهیل محمودی، جبارکاکایی، علی معلم، فریدون شهبازیان، قیصر امین پور و ... نام برد. همراهی او با ارکستر سمفونیک تهران، ارکستر سمفونیک اکراین و نیز ارکستر سمفونیک تلوزیون به رهبری بزرگان موسیقی ایران و جهان از جمله ولادیمیر سیرنکو اکراینی، نادر مرتضی پور، مجید انتظامی و امیر بکان باعث شد که او جایگاه خود را به عنوان یک خواننده ی کلاسیک توانمند ایرانی نیز تثبیت کند. در سال های اخیر موسیقی او بیشتر از پیش مورد توجه جوانان و علاقه مندان به موسیقی متفکر وهمچنین علاقه مندان آموزش فن خوانندگی قرار گرفته.

خلاصه آثار این هنرمند؛ 1378 «قبیله ی عشق» فریبرز لاچینی، 1380 «حامی» محمدرضا چراغعلی، 1382 «دونیمه رویا» بابک و بامداد بیات، 1385 «سمفونی ایثار» مجید انتظامی، 1386 «فقط نگاه می کنم» ناصر چشم آذر، پرویز مقصدی، واروژان، بهرام دهقانیار، علی موثقی، بامداد بیات، رضا تاجبخش، علی بیرنگ و...، 1386 «سمفونی پیامبر» دکتر شاهین فرهت، 1387 «شب شیشه ای» واروژان، علی موثقی، 1389 «آخدا» بابک زرین، رضا تاجبخش، محمد فرشته نژاد، ستار اورکی، سعید شبانی، 1391 آلبوم جدید «یک لحظه عاشق شو» در حال انتشار.

آثار سینمایی، سریال و تئاتر این آهنگساز؛ «فالگیر»، «جوانی»، «سام و نرگس»، «غزل»، «گل یخ»، «به خاطر سوگند»، «پشت شمشادها»، «هدف اصلی»، «پاتو زمین نذار»، «سلام»، «مردان کوچک»، «نقش برآب»، «سایه آفتاب»، «همچون سرو»، «شبکه» به علاوه ی بیش از هشتاد قطعه فاخرتلویزیونی و رادیویی دیگر.

انتهای پیام/ص/ن.ف